درباره وبلاگ به وب سایت من خوش امدید . آخرین مطالب پيوندها نويسندگان
ياد ياران ياد ياران
داستان فطرس ملک و امام حسین «فطرس» نام فرشته ای است که از حاملان عرش الهی بودو بر اثر کندی در انجام دادن فرمان الهى، پر و بالش شکسته و در جزیره ای سقوط کرده بود و هفتصد سال بود که به عبادت خداوند مشغول بود. هنگامی که امام حسین(ع) به دنیا آمد، خداوند جبرئیل را مأمور کرد تا با هزار فرشته برای تبریک به رسول خدا(ص) به زمین فرود آیند. وقتی آن فرشته، جبرئیل را دید، پرسید: «به کجا میروى؟» جبرئیل پاسخ داد: «خداوند به حضرت محمد(ص) نعمتی داده است و من برای عرض تبریک نزد او میروم.» فطرس گفت: «مرا نیز با خود ببر، شاید محمد(ص) در حق من دعا کند».وقتی پیامبر داستان این ملک را شنید به او فرمود: «بدن خود را به این مولود بمال و به جای خود باز گرد.» فطرس این کار را کرد و به برکت امام حسین(ع) دوباره پر و بال گرفت هنگام بازگشت، به رسول خدا(ص) گفت: «بدان که امت تو در آینده این مولود را میکشند. من به پاداش حقی که این فرزند بر من پیدا کرد، هر زائری که او را زیارت کند، زیارتش را به وی میرسانم و هر کس که بر او سلامی کند، سلامش را به او ابلاغ خواهم کرد و هر کس بر او درود فرستد، آن درود را به او میرسانم.» سپس به آسمان صعود کرد.. پنج شنبه 12 تير 1393برچسب:, :: 3:30 :: نويسنده : احمد اميرزاده
زنده ياد صحرارودي روحش قرين رحمت چهار شنبه 11 تير 1393برچسب:, :: 2:31 :: نويسنده : احمد اميرزاده
شب چون به چشم اهل جهان خواب می دود سيمين بهبهاني یک شنبه 31 فروردين 1393برچسب:ياد, :: 20:32 :: نويسنده : احمد اميرزاده
بچه که بودیم وقت فیلم دیدن کنترل ویدیو دست پدرم بود اونم تا فاصله مرد و زن از یه گوسفند کمتر میشد میزد میرفت جلـــو.. دستشم كند بود, تا میومد دوباره پلى كنه نصف فیلم رفته بود.
دو شنبه 18 فروردين 1393برچسب:, :: 23:46 :: نويسنده : احمد اميرزاده
کلاس آئین نامه سرهنگه پرسید: کی میدونه کجا دور زدن ممنوعه؟ دو شنبه 18 فروردين 1393برچسب:رفاقت -دور زدن ممنوع, :: 23:33 :: نويسنده : احمد اميرزاده
نگرانی مشکلات فردا را دور نمی کند بلکه تنها آرامش امروز را دور می کند . وقتی شما برای دیگران دعا می کنید، خدا می شنود و انها را اجابت می کند و بعضی و قتها که شما شاد و خوشحال هستید یادتان باشد که کسی برای شما دعا کرده است. یک شنبه 3 فروردين 1393برچسب:تلنگر, :: 1:9 :: نويسنده : احمد اميرزاده
مادر به قصه هاي تو مي خفت غصه ها مي رفت چشم وگوش به دنبال قصه ها با شاديت نبود غم را مجال ايست اما به گريه ي تو هم آفاق مي گريست پنج شنبه 29 اسفند 1392برچسب:, :: 6:19 :: نويسنده : احمد اميرزاده
چه ساده بودم كه گمان مي كردم كه به دورم مي گردند كساني كه دورم ميزدند ........ شنبه 24 اسفند 1392برچسب:, :: 6:20 :: نويسنده : احمد اميرزاده
بچه كه بودم نمي دونستم چرا بابام هر وقت پشت فرمون مي نشست اينقدر به ملت فحش ميداد از وقتي گواهينامه گرفتم واسم سوال شده كه چرا اين قدر كم فحش ميداد؟؟؟؟ شنبه 24 اسفند 1392برچسب:, :: 6:10 :: نويسنده : احمد اميرزاده
یادآر ز شمع مرده یادآر
ای مرغ سحر! چو این شب تار بگذاشت زسر سیاهکاری وز نفحه ی روحبخش اسحار رفت از سرخفتگان خماری بگشود گره ز زلف زرتار محبوبه نیلگون عماری یزدان به کمال شد پدیدار و اهریمن زشتخو حصاری یادآر زشمع مرده! یادآر!
تعبیر عیان چو شد تو را خواب، دل پر ز شعف، لب از شکر خند محسود عدو، به کام اصحاب رفتی بر یار و خویش و پیوند آزادتر از نسیم و مهتاب زان کو همه شام با تو یک چند در آرزوی وصال احباب اختر به سحر شمرده، یادآر!
ای بلبل مستمند مسکین! وز سنبل و سوری و سپرغم آفاق نگارخانه چین گل سرخ و به رخ عرق ز شبنم تو داده زکف زمام تمکین، زان نوگل پیشرس که در غم نا داده به نار شوق تسکین،
بگذشت چو این سنین معدود، وان شاهد نغز بزم عرفان بنمود چو وعد خویش مشهود، وز مذبح زر چو شد به کیوان، هر صبح شمیم عنبر و عود، زان کو به گناه قوم نادان، در حسرت روی ارض موعود
ای کودک دوره طلایی وز طاعت بندگان خودشاد بگرفت ز سرخدا خدایی! نه رسم ارم، نه اسم شداد گل بست زبان ژاژ خایی زان کس که زنوک تیغ جلاد ماخوذ به جرم حق ستایی
سه شنبه 29 بهمن 1392برچسب:, :: 6:2 :: نويسنده : احمد اميرزاده
از دشمن خودت يك بار بترس واز دوست خودت هزار بار چارلي چاپلين دو شنبه 28 بهمن 1392برچسب:, :: 6:27 :: نويسنده : احمد اميرزاده
گر گرگ مرا شير دهد ميش من است بيگانه اگر وفا كند خويش من است .
دو شنبه 28 بهمن 1392برچسب:, :: 6:26 :: نويسنده : احمد اميرزاده
شنبه 26 بهمن 1392برچسب:تصاوير به ياد ماندني, :: 6:25 :: نويسنده : احمد اميرزاده
شنبه 26 بهمن 1392برچسب:تصاوير به ياد ماندني, :: 6:24 :: نويسنده : احمد اميرزاده
شنبه 26 بهمن 1392برچسب:تصاوير به ياد ماندني, :: 6:23 :: نويسنده : احمد اميرزاده
به نام خدای خوب، خدای مهربان نیما یوشیج در جشن یک سالگی فرزندش نوشت : پسرم یک بهار یک تابستان یک پاییز و یک زمستان را دیدی از این پس همه چیز جهان تکراریست جز مهربانی.....
پنج شنبه 24 بهمن 1392برچسب:نيما, :: 19:54 :: نويسنده : احمد اميرزاده
|